اصل حجاب مربوط به احکام ویژه بانوان است و اتکای آن، بر تفاوت های طبیعی و ساختاری زن و مرد استوار می باشد. غربی ها به دلیل این که اصل عدم توجه به جنسیت در تقسیم کار را محور تمدن و عامل پیشرفت دانسته اند، تحلیل درستی از حجاب و فرهنگ آن ندارند; از این رو زنان را بین گزینش انسانیت محوری در محیط کار، و یا مرد محوری و ابزار جذّاب بودن برای خوشایند مردان، مردد ساخته اند، و در نتیجه به جدایی آنان از ارزش ها منجر گردیده است.
در جوامع اسلامی، بر اثر تأثیر متقابل فرهنگ ه، شاهد کاهش کیفیت حجاب هستیم. این پوشش اسلامی با این که به حسب ظاهر، بار سیاسی ندارد، ولی بر خلاف انتظار، دیروز و امروز در معرض شدیدترین حملات قرار گرفته است. هر از چند گاهی در کشورهای غربی قانونی بر ضد آن به تصویب می رسد و زنان و دختران به جرم پوشش اسلامی از تحصیلات دانشگاهی ممنوع می شوند. آنان مانند مزدورانی چون آتاتورک و رضا خان به کشف حجاب اجباری دست نمی زنند تا با واکنش مردم مواجه شوند، لیکن با تصویب چنین قوانین ضد انسانی و ضد آزادی، حلقه محاصره را بر زنان با حجاب تنگ تر ساخته تا در نهایت خود، حجاب را بر دارند و هم رنگ زنان جوامع غربی گردند. شایسته است ملت های اسلامی در مقابل این نوع تهاجم فرهنگی از خواب غفلت بیدار شده و موضوع حجاب را عمیق تر از گذشته بازنگری نمایند.
اصل حجاب مربوط به احکام ویژه بانوان است و اتکای آن، بر تفاوت های طبیعی و ساختاری زن و مرد استوار می باشد. غربی ها به دلیل این که اصل عدم توجه به جنسیت در تقسیم کار را محور تمدن و عامل پیشرفت دانسته اند، تحلیل درستی از حجاب و فرهنگ آن ندارند; از این رو زنان را بین گزینش انسانیت محوری در محیط کار، و یا مرد محوری و ابزار جذّاب بودن برای خوشایند مردان، مردد ساخته اند، و در نتیجه به جدایی آنان از ارزش ها منجر گردیده است.
در جوامع اسلامی، بر اثر تأثیر متقابل فرهنگ ه، شاهد کاهش کیفیت حجاب هستیم. این پوشش اسلامی با این که به حسب ظاهر، بار سیاسی ندارد، ولی بر خلاف انتظار، دیروز و امروز در معرض شدیدترین حملات قرار گرفته است. هر از چند گاهی در کشورهای غربی قانونی بر ضد آن به تصویب می رسد و زنان و دختران به جرم پوشش اسلامی از تحصیلات دانشگاهی ممنوع می شوند. آنان مانند مزدورانی چون آتاتورک و رضا خان به کشف حجاب اجباری دست نمی زنند تا با واکنش مردم مواجه شوند، لیکن با تصویب چنین قوانین ضد انسانی و ضد آزادی، حلقه محاصره را بر زنان با حجاب تنگ تر ساخته تا در نهایت خود، حجاب را بر دارند و هم رنگ زنان جوامع غربی گردند. شایسته است ملت های اسلامی در مقابل این نوع تهاجم فرهنگی از خواب غفلت بیدار شده و موضوع حجاب را عمیق تر از گذشته بازنگری نمایند.
اصل حجاب مربوط به احکام ویژه بانوان است و اتکای آن، بر تفاوت های طبیعی و ساختاری زن و مرد استوار می باشد. غربی ها به دلیل این که اصل عدم توجه به جنسیت در تقسیم کار را محور تمدن و عامل پیشرفت دانسته اند، تحلیل درستی از حجاب و فرهنگ آن ندارند; از این رو زنان را بین گزینش انسانیت محوری در محیط کار، و یا مرد محوری و ابزار جذّاب بودن برای خوشایند مردان، مردد ساخته اند، و در نتیجه به جدایی آنان از ارزش ها منجر گردیده است.
در جوامع اسلامی، بر اثر تأثیر متقابل فرهنگ ه، شاهد کاهش کیفیت حجاب هستیم. این پوشش اسلامی با این که به حسب ظاهر، بار سیاسی ندارد، ولی بر خلاف انتظار، دیروز و امروز در معرض شدیدترین حملات قرار گرفته است. هر از چند گاهی در کشورهای غربی قانونی بر ضد آن به تصویب می رسد و زنان و دختران به جرم پوشش اسلامی از تحصیلات دانشگاهی ممنوع می شوند. آنان مانند مزدورانی چون آتاتورک و رضا خان به کشف حجاب اجباری دست نمی زنند تا با واکنش مردم مواجه شوند، لیکن با تصویب چنین قوانین ضد انسانی و ضد آزادی، حلقه محاصره را بر زنان با حجاب تنگ تر ساخته تا در نهایت خود، حجاب را بر دارند و هم رنگ زنان جوامع غربی گردند. شایسته است ملت های اسلامی در مقابل این نوع تهاجم فرهنگی از خواب غفلت بیدار شده و موضوع حجاب را عمیق تر از گذشته بازنگری نمایند.